✿حساس شده ام...
حساس شده ام
بودن هایی را که تنها طیِّ اوقات است و
لحظه هایی را که غفلت و وهم آن ها را فرو خورده است...
حساس شده ام این روزها
همه ی دیروز و امروز و فرداها را...
مــــدام به " شما " فکر می کنم
من به هوای آمدنت چه کرده ام...
و شناختم را به کدامین حد و مرتبه رسانده ام؟!
حساس شده ام
درگیرم...
گزارش کاری باید بنویسم در محضرتان فردا روز
از بیان خودم
گرچه " شما " همه چیز را آگاهی
اما صداقتم اینبار مورد آزمایش است
در محضر چشمانت
خدا کند که نبازم
باید قوی شد
قوی کرد
و قوی ماند این روزها
تا به چشم بیاد این من
در خیل عظیم کارها...
پی نوشت: آیه ی 72 اسراء را میخوانم: " هرکس درین جهان نابیناست در عالم آخرت نابینا و گمراه تر خواهد بود"
و به این فکر میکنم اینجا که امامم را نشناختم ، آنجا چطور شفیعم را پیدا کنم؟!... که نابینایم ...
هنوز لحظه ی موعود را نمی خواهم
هنوز مثل کسی که .. هنوز در راهم
برای آنکه بگویم به فکرتان هستم
فقط کمی غم و اندوه و غصه و آهم
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> <<<<<<<<<<<<<<<<
سلام
این شعر را امروز سرودیم "بعد از خواندن مطلبی در بلاگی دیگر " باشد که ما را هم جزء مدعیان به فکر بودنش قرار دهند (این هم خودش کم سعادتی نیست)